سیدی | شهرآرانیوز - واقعه گوهرشاد مهمترین، گستردهترین و پرسروصداترین رخداد ضدحکومتی دوران پهلوی اول بود که بهدلیل نبود منبع موثق در برخی موارد همیشه با ابهامهایی همراه بوده است؛ مسائلی مانند راستیِ علت اصلی وقوع این رخداد و درستیِ تعداد کشتهها و تیربارانشدههای صحن مسجد بهدلیل وجود آمار و اطلاعات متفاوت از موضوعات در پرده و سوالبرانگیز این واقعه تاریخی. علاوهبر اینها «قیام» خواندن این واقعه، یکی دیگر از موضوعاتی است که باید از آن گرهگشایی شود. درواقع آنچه در روزهای ۱۹ تا ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴ در مشهد رخ داده است، نمیتوان «قیام» نامید، زیرا این واژه ساختار و ویژگیهای مشخصی دارد؛ مورخان و جامعهشناسان معتقدند قیام باید دارای رهبری مشخص، برنامه و اهدافی راهبردی باشد، اما حوادث تیرماه ۱۳۱۴ حرکتی خودجوش و اتفاقی در مخالفت با سیاستهای دینی رضاشاه بود که بهدلیل اهمیت بسیارش، میتواند همسنگ قیام جنگل یا قیام کلنل محمدتقیخان پسیان قرار بگیرد.
نکته دومی که درباره واقعه گوهرشاد باید یادآوری کرد، این است که این واقعه در اعتراض مستقیم به قانون کشف حجاب نبود، زیرا قانون کشف حجاب در ۱۷ دی ۱۳۱۴ یعنی شش ماه پس از حادثه گوهرشاد به اجرا درآمد. طبق آنچه تاریخ گواهی میدهد، عامل اصلی شکلگیری حادثه گوهرشاد، اعتراض به قانون اجباری شدن «کلاهشاپو» برای مردان و نگرانی از استعمال آن توسط آنها و تشابه آنان به کفار بوده است.
نکته مهمتر بعدی، تعداد تیربارانشدهها در سحرگاه ۲۱ تیرماه در مسجد گوهرشاد است. در برخی منابع تعداد بازداشتشدگان این واقعه بین هزارو ۷۰۰ تا ۲ هزار نفر بیان شده، اما درباره تعداد کشتگان این واقعه، آمار متفاوتی با اختلافِ بین ۱۹ نفر تا ۳۰ هزار نفر اعلام شده است که آماردهندگان آن به سه دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول، نهادها و شخصیتهای دولتی مثل شهربانی و استانداری هستند که آمار کشتهشدهها را بسیار کمتر از آنچه بوده است، ذکر کردهاند؛ مثلا سرهنگ بیات، رئیس نظمیه خراسان، در گزارشی رسمی به جانشین خود، تعداد کشتهشدگان را ۱۹ نفر و مجروحان را ۴۱ نفر اعلام کرده است. ایرج مطبوعی نیز در دادگاهی که پس از انقلاب برای او تشکیل شد، تعداد کشتهشدگان را بین ۲۰ تا ۲۲ نفر اعلام کرد. محمود فرخ که از مسئولان وقت آستان قدس بوده، نیز تعداد کشتهشدگان این واقعه را کمتر از ۵۰ نفر دانسته است. او در سال ۱۳۵۲ در ذکر خاطراتش چنین نوشته است: «هنوز که ۳۷ سال میگذرد، یک نفر دیده نشده است از اهالی مشهد که بگوید پدرم یا پسرم یا برادرم آن شب کشته شد. همه مقتولین، نابومی و دهاتیهایی بودند که، چون خانهای در شهر نداشتند، در مسجد مانده بودند».
درکنار این آمارها مسئولانی هم بودند که این عدد را به چندصدنفر رساندند. یکی از این صاحبمنصبان، «نوایی»، فرمانده نظمیه شرق بود که در دادگاهی که پس از شهریور ۱۳۲۰ به درخواست فرزندان اسدی تشکیل شد، تعداد کشتهها را ۷۰۰ نفر اعلام کرد.
دسته دوم در زمره معترضان قرار دارند. آنان در خاطراتشان درباره کشتاری حرف میزنند که ۳ هزار تا ۵ هزار جنازه برجای گذاشته است؛ جنازههایی که گورهای دستهجمعی آثارشان را دفن کرده است. همچنین انگلیسیهایی که قصد اخلال در نظم ایران را داشتند، در روزنامههای چاپ هند خود در آن زمان، شمار کشتهها را ۳۰ هزار نفر نوشتند.
نویسندگان و مولفان سَر دیگر این حلقه هستند که افراطوتفریط دو گروه قبلی در آنها کمتر است. آنها آمار کشتهشدگان گوهرشاد را ۲۳ تا ۲ هزارنفر ذکر کردهاند؛ بهعنوان مثال «ادیب هروی»، مولف حدیقهالرضویه، تعداد مقتولان را ۸۵۰ نفر میخواند. «محمد ارجمند»، سرپرست تلگرافخانه مشهد، به عددی بین ۲۳ تا ۷۰۰ نفر رسیده است. «سیدمحمدعلی شوشتری» هم که در آن برهه زمانی از مسئولان آستان قدس بوده، تعداد کشتهها را یکهزارو ۶۷۰ نفر تخمین زده است که با ۵۶ کامیون به زمینهای اطراف عمارت باغ خونی منتقل شدهاند. او نوشته است درمیان این اجساد، کسانی هم بودند که هنوز نفس داشتند، اما در گودالهایی که به همین منظور در اطراف اراضی گلخطمی کنده شده بود، زندهبهگور شدند. همچنین «سوزنچی»، نویسنده شرح حال محمدولی اسدی، هم پس از تحقیقات میدانی، شمار مقتولان را بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر دانسته است.
درکنار همه اینها شاهدان عینی هم در نقل خاطراتشان از دفن کشتهها در سه چاه در محل گودال خشتمالها (پارک وحدت کنونی) یاد کردهاند. جالب اینجاست که با گذشت ۸۴ سال از این واقعه هنوز محلهایی که بهعنوان گورهای دستهجمعی معرفی شدهاند، جستوجو نشده است تا راستی ماجرا غبار از رخ کنار بزند و پژوهشگران را به پاسخ قاطعی در اینباره برساند.
ناگفته نماند که چندی پیش در پژوهشی که زیر نظر مرکز پژوهشهای شورای شهر مشهد بر روی دفاتر ثبت متوفیان شهر صورت گرفت، در «دفاتر گلشور» نشانههایی از ۲۰ نفر از متوفیان واقعه گوهرشاد یافت شد. در این دفاتر که از نیمه سال ۱۳۱۱ آغاز به ثبت اطلاعات متوفیان شهر کردهاند، اطلاعاتی نظیر نام و نام خانوادگی، سن، محل زندگی، علت فوت، مدت بیماری و پزشک معالج برای هر متوفی ثبت شده است. در صفحات ثبت اطلاعات این دفاتر، ۲۰ اسم از فوتشدگان تیرماه ۱۳۱۴ وجود دارد که در ردیف نوع مرضشان چنین درج شده است: «نوع مرض: اصابت گلوله».
لازم به ذکر است ۱۳ نفر از این ۲۰ تن، مجهولالهویه بوده اند و درباره ۷ نفر دیگر اطلاعات مختصری ثبت شده است؛ پسری هفتساله به نام «سیاوش» که ساکن محله سراب بوده و ۱۹ تیرماه کشته شده است، «اسدا...» بیستوچهارساله، «رضا ظریفحسیننیای راننده» بیستوهفتساله، «رمضان غفوریانفلوکقزوینی» بیستساله، «غلامحسین» نامی با ۳۵ سال سن و «کربلایی حبیب دریآشپزطوسی» که ۴۴ سال داشته است و همگی از اهالی محله ارگ بودهاند و روز ۲۲ تیر ماه فوت کردهاند و همچنین «محمدجعفر دانشمندنوروزیان» هفدهساله که او نیز در روز ۲۴ تیر با مرض «اصابت گلوله» فوت شد، جزو این جمع هفتنفره هستند.
منابع این پرونده:
«تاریخ بیست ساله ایران» نوشته حسین مکی
«حکایت کشف حجاب»، دوجلدی، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت
«رضا شاه و شکلگیری ایران نوین» از استفانی کرونین
«کشف حجاب» (زمینهها، پیامدها و واکنشها) به قلم مهدی صلاح
«تاریخ معاصر ایران از دوره قاجار تا ۱۳۲۰» نوشته دکتر یوسف متولی حقیقی
«قیام گوهرشاد» اثر سینا واحد
«مسجد و موقوفات گوهرشاد» پژوهش مهدی سیدی
کتاب «شمسالشموس» از حاج احتشام کاویان
کتاب «شگفتی روزگار» (براساس خاطرات بهلول، ناشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
«ویژهنامه گوهرشاد» به کوشش مرکز اسناد آستانقدس رضوی و آرشیو بنیاد پژوهشها